رها کردن یه شغل پردرآمد کار سختیه. به هر حال شغلهای پردرآمد معمولا در جامعه احترام داره و به آدم امنیت میده. در شرایطی که بعضیها سالها با حس سرخوردگی و در جا زدن در کارشون کنار میان، بعضی آدمها شغل پردرآمدشون رو رها میکنن و به دنبال مسیر متفاوتی میرن که به نظرشون رضایتبخشتره.
میخوام چند دلیل که ممکنه کسی شغل پردرآمدش رو رها کنه براتون بگم.
بعضی شغلهای پردرآمد، انعطافپذیری و آزادی عمل کمی دارن. ذات بعضی شغلها ایجاب میکنه که بعضی کارکنان در پستهای رده بالا همیشه آماده و حاضر باشن، و نمیتونن کارشون رو از زندگی جدا کنن. بعضی از کارمندهایی که دنبال آزادی بیشترن در نهایت شغلشون رو رها میکنن و به دنبال زندگی آزادتری میرن.
اگر اینطور هستی، شغل و حرفهای انتخاب کن که با زندگی ایدهآلت همخوانی داشته باشه.
میلیونها آدم هستن که حرفهاشون رو انتخاب میکنن و بعد سعی میکنن زندگیشون رو با شغلشون مطابقت بدن، و زندگی کردن رو در شب و آخر هفته خلاصه میکنن؛ اما راه خیلی بهتر اینه که ببینی چه سبک زندگیای رو میخوای دنبال کنی و بعد شغلت رو با سبک زندگی مورد نظرت مطابقت بدی. آیا دوست داری در دفاتر کار مرسوم کار کنی یا شغلی داشته باشی که از همه جا بشه کار کرد؟ آیا شغل صبح تا بعدازظهر میخوای یا میخوای ساعتش انعطافپذیر باشه؟
اگر از شغل فعلیات لذت میبری اما دنبال آزادی بیشتری، با رییست درباره دورکاری صحبت کن، حتی اگر برای شروع یک روز در هفته باشه. یا در عوض اینکه ۵ روز در هفته کار کنی، میتونی بخواهی که ۴ روز در هفته ساعتهای طولانیتری کار کنی. ۴ روز در هفته کار کردن یعنی هر هفته زمان کمتری در رفتوآمدی، و آخر هفته سه روز آزادی کافی برای انجام کارهای خارج از شغلت داری.
گاهی آدمها شغل پردرآمدشون رو رها میکنن چون اولویتهاشون تغییر میکنه. بعضی از آدمهای خیلی موفق وقتی پدر یا مادر میشن یا وقتی که توی زندگی با اتفاقات نامنتظرهای روبرو میشن – مثل مریضی شدید یا از دست دادن همسر – مسیر زندگیشون تغییر میکنه. وقتی اتفاق بزرگی در زندگی آدم میافته، ممکنه دوباره حساب کنه که چه چیزی براش واقعا مهمه، و گاهی نتیجهاش این میشه که مسیر شغلیاش رو عوض میکنه.
اگر اینطور هستی، در مورد اولویتهات با خودت صادق باش.
اگر اولویتهای زندگیات عوض شده، مهمه که تصمیم مناسبی برای خودت بگیری و فکر نکنی چون شغلت در گذشته برای تو مناسب بوده هنوز هم باید بهش بچسبی. مهمه که فکر کنی چرا داری این کار رو میکنی. آیا هدفت اینه که میراث مالی قابل توجهی به جا بگذاری، تاثیری بر جهان بگذاری، یا با استفاده از تواناییهات یه کار رضایتبخش انجام بدی؟
اگر احساس بیقراری میکنی، مهمه که این بیقراری رو نادیده نگیری. اینکه شغلی پردرآمد و محترم و معتبره، و اینکه در گذشته برات شغل خوبی بوده، دلیل نمیشه که الان هم برات خوب باشه. وقتی به آینده شغلیات فکر میکنی، شغلی رو انتخاب کنی که بهت اجازه بده زندگیات رو بر اساس اولویتهات بچینی.
ما بهترین سالهای عمرمون رو داریم کار میکنیم، پس چرا نباید کاری رو بکنیم که واقعا به ما حس رضایت و هدفمندی بده؟ وقتی کاری رو انجام بدیم که خوشحالمون میکنه، میتونیم تواناییهامون رو پرورش بدیم و حداکثر استفاده رو ازشون ببریم، روی چیزی تمرکز کنیم که واقعا توی زندگی برای ما مهمه، و تاثیری که میخوایم رو بر دنیا بگذاریم، قطعا شغل فوقالعاده و رضایتبخشی میشه.
اگر اینطور هستی، دنبال دلت برو.
اگر بتونی که کاری که خوشحالت میکنه رو پیدا کنی و انجام بدی، عالیه. همونطور که استیو جابز گفت، «تنها راه انجام دادن کار بزرگ اینه که عاشق کاری که میکنی باشی.» وقتی کارت رو دوست داشته باشی، صبح شنبه بهترین ساعت هفته است. کار سختیه، باید خودت رو کشف کنی و دست به اقدام جدی بزنی، ولی این امکان هست که برای خودت شغلی طراحی کنی که واقعا عاشقش هستی.
یه بررسی جدید توسط Global Millennials نشون داده یکی از دلایلی که این روزها مردم میخوان کارشون رو عوض کنن اینه: از روند رشد و توسعهٔ مهارتهای هدایت و رهبریشون ناراضیان.
اگر اینطور هستی، با رییست صحبت کن.
بسته به شغلی که داری، شاید واقعا بشه که بدون ترک کردن شرکتت بتونی مهارت لیدرشیپ خودت رو رشد بدی. ببین چه رویدادهایی هست که میتونی برنامهریزی کنی، چه پروژههایی هست که میتونی هدایت کنی، یا چه آدمهایی در همین شرکت هستن که میتونی مربیشون باشی.
در آخر، خیلی مهمه که یادت باشه حتی اگر شغلت رو خیلی دوست نداری، باز هم این توانایی رو داری که کاری برای دنیا انجام بدی، حتی از همین امروز. تو میتونی روز یک آدم دیگه رو بسازی، حتی از همین جایی که هستی. هیچوقت توانایی خودت در موقعیتی که قرار داری رو دست کم نگیر، و بدون که همیشه میتونی برای آدمهای اطرافت کاری بکنی.
منبع: LifeHack